به گزارش خبرنگار سرویس راهبردی و نظامی پایگاه صهیونپژوهی تیه، اندیشکده یقین در کارگاه امنیت در نبردگاه سایبر به بررسی امنیت سایبرنتیک پرداخته است، این کارگاه به بررسی آنچه نظارت جهانی توسط ایالات متحده و انگلیس نامیده شده، پرداخته است، و اسناد معتبری که از سوی نهادهای مرتبط آمریکایی منتشر شده است، ضمیمه این دروس گشته است. (برای مشاهده بخش سوم از قسمت چهارم کلیک کنید.)
وقتی که این سیستم کامل میشود، دو برآورد پیش میآید یا اینکه انگلیس قرار است در سیستم سایبرنتیک با این شکل جهانی بماند، چون حرکت بیوتروریسم در کل سازمان CDC هیچ نقش مثبتی ندارد. اسمش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها هست، ولی حتی علنا روی سایت خودش CDC.COM اگر هم مراجعه کنید، عمده مواردی که مطرح میشود ضد کنترل بیماری است.
یعنی خودشان در جهشهای الکتریکی خیلی سنگین با عوارض بالا کار میکنند، وقتی این موارد را به عنوان یک جزء کوچک از کارشان منتشر میکنند، پس یعنی بخش اعظم منتشر نشده و عمق فاجعه خیلی بیشتر از اینها است یا انگلیس این را قبلا راه انداخته و خیلی حرفهای تر یا اینکه مستقیما در خاک آمریکا کار انگلیسیها است، اما به این دلیل که حرکت در حوزه بیوتروریسم خیلی دچار بدنامی میشود، بعد از این نمونه آنفلانزای خوکی یا آنفلانزای نوع A را که مطرح شده بود، گفته نشد که پشت داستان از کجاست، اما این را CDC به دو دلیل منتشر کرده بود. یک اینکه بررسی کند و توان تخریبی این دو بیماری روی آن ژنهای خاصی که این بیماری برایشان طراحی شده بود تا چه حد است و یک جور آزمایش برای آزمایشهای بعدی بود.
دوم: قبل از اینکه خودش این ویرووس را منتشر کرده بود و خودش هم پادزهرش و واکسنش را داشت، رقمی که آن موقع دادند چهارصد میلیون دلار واکسن به دنیا فروخته بود. هم بحث استفاده تجاری است و اما اصل بحث استفاده نظامی در سیستم سایبرنتیک میباشد که البته همهاش نظامی نیست و اطلاعاتی هم هست. اما در حوزه بیوتروریسم کاری که CDC میکند، میشود گفت اگر هم به طور مطلق نگوییم، بیش از 90% درحوزه نظامی از آن استفاده میشود.
سلاح میکروبی نمونه خیلی اولیه از این مسئله است که سالهای گذشته هم بود و در مجموع کلیه موارد خصوصا مباحث ویرووسی در خود ایران هم امتحان شده بود و البته خیلی تفاوت نگاه دارند، CDC کاملا نظامی کار میکند؛ اما اطلاعاتی که من داشتم و در مورد این قسمت میگرفتم، نه حتی نگاه تجاری دارند، پروژهای که آنها الان به عنوان هدف گذاشتند و یعنی دارند، مثلا شما از ایران که بیرون بروید و به هر کشور که وارد شوید، از گمرک که بخواهید بروید، بر اساس ویزایتان شما را میخوانند و بعد پاسپورت را نشان میدهید که قبلش چک میشود و فرمای را پر میکنید که در آن کدگذرنامه، هدف، محل اسکان، دلیل ورود به کشور مقصد را مینویسید، سرانجام هم در یک چشمی نگاه میکنید و چشمتان را اسکن میکند و این اتفاق در هر کشوری که بروید، میافتد.
اطلاعات فایلهای جامعشان، خصوصا کشورهایی که قرارداد اطلاعاتی با مجموعه سازمانهای پنج چشمی اطلاعات دارند، سرورهای آنها ذخیره میشود، آن قسمت اصلی، از این طریق شناسایی میتوانند بکنند که در هر یک از کشورهایی که تحت قراردادشان هست، چه کسایی میروند یا میآیند، CDC به این سمت حرکت میکند. سعی دارد تا به جای اسکن چشم از DNA استفاده کند. یعنی همین الان آخرین آماری که من دیدم، در خود انگلیس این بانک، DNA حدود پنج و نیم درصد از مردم انگلیس را نگهداری میکند.
در صورتی که عمده اینها مجرم نیستند و معلوم نیست که این DNA از کجا تهیه شده و به همان نسبتی که ثبت احوال یک کشور از تک تک افراد اطلاعات دارد، یک کد شناسایی ملی برایشان درست میکند. وقتی که چنین روندی را در سطح جهان شروع میکنند، برای همه افراد تهیه میکنند؛ چرا که DNA مثل اثر انگشت یونیک است، یعنی برای هر کسی منحصر به فرد میباشد، وقتی که این اتفاق بیفتد، دیگر لازم نیست که به فرض بخواهند افرادی را در سیستم تاسیساتی ایران ترور کنند، به شکل خیلی منزجرکنند بمب کار بگذارند و اتفاقاتی بیفتد. فقط کافی است که آن بحثه DNA را ویروسی تعیین کنند که در آن جمع فقط روی DNA این فرد جهش ایجاد میکند و آن شخص از بین میرود.
خیلی خفیف باید کاری کنند که نفهمند چه اتفاقی افتاده است، چون تکنولوژی باید در آن حد باشد و برای تشخیص چیزی که الان رویش کار میکنند، این است که سندش را خود CDC گذاشته و اگر سر بزنید، میبینید که آمریکا الان در حال تشکیل بانک DNA است ولی نگفتند که چند درصد است، در حالی که جالب این بود که انگلیس گفته من تا به حال حدود 5/5 درصد رفتم. حتما انگلیس هم شکل قویتری را دارد یا این که در آمریکا هست، انگلیس هم از همان دارد، به این دلیل است که هم از اسناد خودشان بر میآید و هم از تاریخ روند اطلاعاتی که بین دو کشور بوده و با توجه به مواردی که گفته شد، بعدا این مقایسه را انجام میدهم.
فیلم سقوط آسمان از یک جهت خیلی حائز اهمیت است و دوستان حتما این فیلم را ببینند، بعد از این همه ورژنهای مختلفی که از مجموعه جیمز باند به عنوان مامور 007، MI6 بیرون آمد و همیشه آن شخص، شخص برتر فیلم بود، تمام محور برنامه روی جیمزباند تعریف میشود. برای اولین بار شخصیت جیمز باند در حاشیه شخصیت پسری قرار میگیرد که خیلی لاغر، نحیف و عینکی با موههای پخش و پلا است. در فیلم نشان میدهد که تنها هنرش این است که با لپتابش خیلی کارها میتواند انجام دهد و به جیمز باند خط میدهد که تو الان در تونلهای متروی لندن هستی، الان اینجا قطار بهت میزند و آنجا در خروجی است و اگر آن شخصیت را حذف کنند، جیمز باند سقوط میکند.
بخش اصلی فیلم همچنان در کارکتر خودش مطرح است و خودش محور اصلی فیلم میباشد، اما آنجایی که فیلم میخواهد به نتیجه برسد، کاملا در حاشیه یک شخص سایبری قرار میگیرد، چه این به عنوان سند 2012 و چه یک نمونهای از موارد یادداشتهای مستر همفر بگذاریم تا خودتان این دو رامقایسه کنید. این قسمت مربوط میشود به سال 1710، زمانی که مامور اطلاعاتی که همفر بود، کارهایشان را انجام میدهد و برمیگردد. خاطراتش را اینطوری شروع میکند: مدتها بود که دولت بریتانیای کبیر به موضوع نگهداری مستعمرات و پابرجایی امپراطوری عظیم خود میاندیشید، جزیره بریتانیا که صحبت از چهارتا کشور میکند، در مقایسه با مستعمرات بی شمارش که در حوزه United Kingdom قرار دارد، مانند سرزمینهای هند، چین، کشورهای خاورمیانه و نقاط دیگر بسیار کوچک به نظر میرسد از سویی دیگر استعمار انگلیس در همه آن سرزمینها یکسان نیست و در بعضی ممالک ظاهرا اداره امور در دست مردم آنجاست اما سیاست فعال مستعمراتی به صورت کامل در آن نقاط اعمال میشود و چیزی نمانده که حتی استقلال ظاهری این کشورها نیز نابود گردد و از هر جهت تابع بریتانیا گردند.
|